ز دریا پرسیدم که محبت چیست؟ گفتا بی نیازتر از من.
ز شمع پرسیدم که محبت چیست؟ گفتا سوزنده تر از من.
ز آب پرسیدم که محبت چیست؟ گفتا روان تر از من.
ز خاک پرسیدم که محبت چیست؟ گفتا افتاده تر از من.
ز گل پرسیدم که محبت چیست؟ گفتا زیباتر من.
ز پروانه پرسیدم که محبت چیست؟ گفتا دل داده تر از من.
ز محبت پرسیدم که محبت چیست؟ گفتا خود عشق است!
ز عشق پرسیدم که محبت چیست؟ گفت آنچه تو دیدی!
و از خودم می پرسم که محبت چیست؟ شاید که نگاه عاشقانه ای بیش نیست.
کنون دانم که چشمم عاشقانه می گرید٬ و قطره اشکم عاشقانه می بیند...
امیدوارم موفق باشی عزیزم
کمکی خواستی رو من حساب باز کن.
به مهمانی من هم بیا خوشحال میشم
قربانت حامد
سلام
شروعت طوفانی بود و پایانت در مقابل آغاز تعریفی نداشت
کاش یه جور دیگه تمومش می کردی بهتر از اینی که هست