با رویـش این گل دوبـاره، صحرای دل همچون گلستان می شود
زمستان قلب سرد من هم این چـنین، همچون بهاران می شود
آنگونه که سزاوار است
امشب را تا صبح
دست نیایش به آسمان خواهم برد
آنکس که اکنون مرا به
دست فراموشی سپرده را فریاد خواهم کرد
و برای شادمانی و جاودانگیش دعا خواهم نمود
سپیده دم این شب برای من بسیار مقدس و گرامی است
لحظه ای که خورشید با نور طلایی خود
پرده سیاه شب را میدرد
لحظه آغاز سالروز رویش دوباره گلی است
که بسیار با عطرش معطوفم نه با رنگش
به درستی می دانم که دگر باغ رویش را نخواهم دید
از گلستان لبش گلی نخوام چید
اما گل من هرگز نخواهد خشکید
چرا که امشب را تا صبح
به آب دیدگانم آبیاریش خواهم کرد٬
دل نوشته هایم مکرر یاد این گل است
برای آنان که با دل من پیوند دارند
شاید که گفتنش ملال آور باشد
ولی برای من دل گرمی است
دل گرمی لحظه های سرد من
پس همچنان می نویسم
برای آنکس که سنگی به شیشه قلبم زد
و البته برای دل پاک و تنها مانده ام
چرا که شاید دمی را آرام گیرد. باشد که همین امشب
آری همین امشب را بی خبر
آنگه در خواب ناز رویا می بینی
پاورچین پاورچین بدان سان که مزاحم نباشم
به داخل قلبت رخنه خواهم نمود
و قلب خاک خورده ام را
از میان همهء قلب هایی که
روی طاقچه به نمایش گذاشته ای اعاده خواهم کرد
و در آن زمان که رویای شیرینت پایان یافت
و با ترس از خواب باز پس آمدی
هراسان مرا جستجو خواهی کرد
و در کوچه باغ های این دیار غبار آلود
با دنبال من خواهی گشت
ولی افسوس که من دیگر رفته ام
برای همیشه
در این لحظات باقی
به فکر چاره ای باش که تنها تو گره گشایی
پس بشتاب و باری دیگر
پا بر روی چشمانم بگذار که وقت تنگ است
آری امشب را چاره ساز باش که فردا دیر است
چرا که من فردا رفته ام
اما رویای بازگشتنت
تا همیشه برای من دل گرمی است
دل گرمی لحظه های سرد من...
سلام
حالتون چطوره؟ خیلی خوبه ٬ گفتم یه سری به همسایه ها بزنم.
به امید موفقیتتون.
با بهترین آرزوها...
سعید
زیبا مینویسین.
tanha kasi hasti ke hamishe yadete
salam be dost aziz va jadid man wblag ghashangi dari va jaleb tonesti be man ham sar bezan va mano az nazaret agah kon
moafagh bashi
behshad
bye
Montazeram
.......... (''''(`-``'´´-´)'''')
..........).....--.......--....(
.........\.....(6..._...6).../
........./........(..0..)....;.\
........__.`.-._..'='..._.-.`.__
......\....'###.,.--.,.###.'.../
....../__))####'#'###(((_\
......#############
........############
.......\...#########.../
...__/...../..######\....\
(.(.(____)....`.#.´..(____).).)آپیدم زود بیا
سلام
حرفاتون خیلی قشنکه ادامه بدید
ساده و روون مثل بارونید
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا؟
نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر میخواستی حالاچرا؟
عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان تو ام فردا چرا؟
نازنینا ما به ناز تو جوانی دادهایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا؟
به گذشته ام می نگرم
رویا ها یم را به یاد می آورم
و آرزو ها یم را
که همگی در قبرستان شمعدانی ها دفن شده اند
بازگشت
حتی اینک برایم رویا هم نیست
تنهایی همه ی وجودم را در بر گرفته
امیدی دیگر نمانده است
آروز می کنم هر کجا باشد
لبخند تنها همراهش
و شادی تنها یارش باشد
آرزو می کنم که دیگر
حتی مرا درخواب هم نبیند
تا که هیچ گاه خوابش آشفته نشود
آرزو می کنم همه ی آروز هایش برآورده شود
همین .
----------------
http://the-melody-of-love.blogsky.com/
http://just-melody.blogsky.com/
سلام
خوبی ؟
یه مدت ناپدید شده بودم
اما برگشتم
و می خوام واسه همیشه بمونم
یکی دو هفته پیش بود
با مرتب کردن بلاگم شروع کردم
و بعد جواب دادن به نظر ها رو پست های قدیمی تر
آخرین نظرت رو پست « مرگ » بود
که البته اون تو هم جوابشو دادم
و اومدم اینجا
تا بگم
ممنون که اومده بودی
ببخشید نبودم
و ببخشید بعد این که گفتم برگشتم بازم دیر بهت سر زدم
http://the-melody-of-love.blogsky.com/
http://just-melody.blogsky.com/
سلام من آپم کجای تو خبری ازما نمیگیری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/
سلام.مرد باران.
امیدوارم خوب باشی و همیشه موفق .
شعر جالبی بود ولی جالب تر از اون آپ کردن تو بود اونم بعد از اینهمه مدت!!!
سلام دوست گرامی
مرد باران را خاطرم هست در اوایل حضورش در بلاگ شرقی
لینک کردم اما پس از رفتن و بازگشت دوباره ام ندیدمش !!
البته گویا در بلاگ قبلی بنده و به آدرس سابق شرقی رفته اید
به آدرس جدید بنده یک s اضافه شده است بلاگ قبلی دیگر متعلق به بنده نیست
www.sminaseresht.blogfa.com
به هر شکل از حضور در اینجا پس از مدتی و خوانش این شعر زیبا و آپ شما پس از مدتی طولانی لذت کافی بردم
مانا باشید دوست من
سلام دوست من
خوبی؟
من آپم
منتظرتم
زود بیای هاا
خوش باشی
بای