دری رو به دلش وا کرده بودم
خودمو تو دلش جا کرده بودم
چه بد شد من گمش کردم خدایا
من اونو تازه پیداش کرده بودم
خداوندا سحر شد اون نیومد نیومد
دلم بی تابتر شد اون نیومد نیومد
دل افتاد بر طپش لحظه به لحظه
نگام باز دربدر شد اون نیومد
کسی که با عزیزی
یه روزگارو دل بست
مگه میشه که از اون
به آسونی کشید دست
مگه میشه مگه میشه
مگه میشه آه مگه میشه
اگه دل برنش روی هوس بود
همون یک گوشه چشمش که بس بود
نگام پر راز شد پر زد تو چشماش
ندونستم که چشمونش قفس بود
خداوندا سحر شد اون نیومد نیومد
دلم بی تابتر شد اون نیومد نیومد
دل افتاد بر طپش لحظه به لحظه
نگام باز دربدر شد اون نیومد
کسی که با عزیزی
یه روزگارو دل بست
مگه میشه که از اون
به آسونی کشید دست
مگه میشه مگه میشه
مگه میشه آه مگه میشه
دانلود آهنگ
منبع: شهرام صولتی
قشنگ بود..........
به ما هم سر بزن خوشحال می شیم
سلام خوبی
اتفاقی از روی لیست وبلاگهای به روز شده اومدم اینجا
زیبا و با معنی بود خوشحال می شم به من هم سر بزنی
و اگه دوست داشتی نظرت رو در مورد تبادل لینک بهم بگو
بای
سلام دوست من
من عاشق این اهنگ هستم...
خیلی قشنگه...
حالت چطوره؟ خوب هستی؟
من بازم میام دیدنت